روز پدر مبارک
سلام عسلم امروز روز پدره و ما هم به همین علت اومدیم خونه مامانی تابه بابایی تبریک بگیم و یک کادوی ناقابلم تقدیم کنیم.موقع خرید هدیه مامانی به ما زنگ زد گفت گوشی رو بده به مامانت حالا مامانم هم داشت پول رو حساب میکرد هر چی میگفتم مامانم دستش بنده(نمیخواستم از الان بفمهمه چیزی خریدیم)مامانی فکر کرده بود مامانم مریضه و نگران شده بود و اصرار داشت که گوشی رو بدم بهش.خخخخهوا اینروزا فوق العاده گرمه و عین سونا میمونه.وقتی میری بیرون سرخ میشی از گرمااما واسه تو فرقی نداره هوا چطوره و در هر اب و هوایی بازی و ورزش و تحرکت به پاست
اینا هم ژست های هنری کیمیا:
کیمیا و گلدون یهویی
اینجا مثلا غنچه شدی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی