5 دی 93
ببخشید دوستان و خاله جونی ها نمیدونم چرا هرکار میکنم عکسای شب یلدا تو کامپیوتر ریخته نمیشن تا بلکه بعد از گذشت 1 ماه و نصفی ببینم میتونم بالاخره این پست شب یلدا رو بذارم یانه .
بگذریم مجبورم اول این پست رو بذارم که مربوط به 5 دی هست تا ببینم چه میشه کرد با این عکسا؟ما امروز ظهر خونه ی مامانی بودیم که خب مسلمه کیمیا هم بود.این بار به هم نزدیک شدیم چون زمان واگیرش گذشته بود .پس با خیال راحت تا شب شیطونی کردیم.شب که شد کامپیوتر رو روشن کردیم تا بازی کنیم و خب طبق معمول کیمیا با زرنگی تمام اختیار موس رو به دست گرفت و رفت تو برنامه ی پینت که خب جای تعجب نداره.
خلاصه بعد از اینکه حداقل 1 ساعت پای کامپیوتر بودیم کامپیوتر رو خاموش کردیم و رفتیم سراغ بادکنک بازی و بعد از شام و یکذره بازی حاضر شدیم و رفتیم خونه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی