کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره

هلو

26 بهمن تولد امیر رضا

1393/12/19 16:49
نویسنده : نیلوفر
162 بازدید
اشتراک گذاری

27 بهمن تولد امیر رضا پسر عمه ی کیمیاست.ولی امسال 26 گرفتن که میشد روز جمعه.تولد 21 سالگیش بود.ما همه ظهر رفتیم خونه عمه طیبه.معین با مامانش مرضیه جون هم بودن که دوست و فامیل خیلی دور ما میشن.معین جون هم یک سال از کیمیا بزرگتره.خلاصه با بادکنک بازی کردیم و بعدش هم ناهار خوردیم.بعد ناهار من و کیمیا و معین رفتیم تو اتاق عمه طیبه نشستیم.معین هی میپرید و میخواست باری کنه.منم برای اینکه این 2تا وروجک سر و صدا نکنند بردمشون تو اتاق عمو حسن (شوهر عمه طیبه)تا بهشون شطرنج یاد بدم.

معین هم در رو هل داد تا چفت بشه تا صدای صحبت بقیه نیاد تو و تمرکز داشته باشیم.یکمک که بازی کردیم دیدم معین داره مهره های شطرنج رو میکشه و فشار میده.شطرنجم چوبی بود.منم ترسیدم مهره ها بشکنه بهش گفتم اگه میخوای اینطوری بازی کنی برو و از خود امیر رضا اجازه بگیر.معین هم خواست بره.ولی هر کار کرد دید در باز نمیشه.اولش فکر کردم داره فیلم در میاره ولی خودم هم که خواستم درو باز کنم دیدم نمیشه.

کیمیا بلند گفت یکی بیاد در رو باز کنه ما این تو گیر کردیم.عمو حسن,بابای کیمیا و عمو حسین اومدند.اما هر چی در رو کشیدند باز نشد.جعبه ابزار تو اتاق پیش ما بود.اونا میگفتند که چی رو بدم و ما 3 تا میگشتیم دنبالش تو جعبه و از زیر در رد میکردیم.خلاصه از ساعت 3 تا 5 اون تو گیر کرده بودیم.در هم باز نشد از اخر عمو حسن گفت در به درک مجبورم بشکنمش.تو این فاصله مامان های ما 3تا کلی نگران بودند و تو روزنامه ها دنبال قفل سازی میگشتند.عمو حسن گفت از در فاصله بگیریم.ما هم رفتیم زیر میز کامپیوتر چپیدیم.یهو..تقققق!در رو شکستند و جای دستگیره در بد جوری خراب شد و قرار شد در اولین فرصت در رو عوض کنن.

ما که تو اتاق عرق کرده بودیم رفتیم بیرون.یکم بعد مردها رفتند بیرون و ما اهنگ گذاشتیم .ولی مگه کسی رقصید؟با زور همو بلند میکردیم و به بقیه تعارف میکردیم.چقدر رقاصیم ما!خلاصه بعداز یک ساعت مسخره بازی رفتیم میز رو چیدیم تا جشن اصلی شروع بشه.

در حال کتاب خوندن

خوشگل خانوم در حال خوردن ژله

کیک ,ژله ,چیپس,پفک و چای و نسکافه

مردها هم اومدند.میوه و ژله و چیپس خوردیم و کادو هارو دادیم همه پول.نمیدونم کی چقدر داد ولی کلا شد 500 هزار تومن .فقط خودمون یعنی عمه ملیحه رو میدونم که 70 تومن دادیم.بعد هم کیک رو برید امیررضا و خوردیم و تو این فاصله هم همش عکس و فیلم خانوادگی که البته من عکساشو ندارم.

خلاصه جاتون خالی خیلی خوش گذشت.امیر رضا تولدت مبارک!

پسندها (1)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هلو می باشد