کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره

هلو

6 و 7 فروردین

1394/1/25 17:04
نویسنده : نیلوفر
184 بازدید
اشتراک گذاری

6 فروردین

امشب هم مهمونی ماست یعنی عمه ملیحه.ما هم ویلامون گرفتیم.و زندایی هم خیلی زحمت کشیدن و یک کوفته تبریزی محشر درست کردند واسه مون.کلا اشپزی های زندایی حرف نداره.البته شما یه ذره دیر اومدی و نتونستم ازت عکس بگیرم اما تو این فاصله کلی با رهام کوچولو بازی کردم.آرام

7 فروردین

دیشب ما و عمه طیبه ویلا خوابیدیم و شما هم موندی با ما ولی مامان و بابات رفتن.شب خنکی بود.صبح که بیدار شدیم یک بارون بهاری قشنگی میومد که بیا و ببین!بعد از صرف صبحونه من و شما لباس های گرم پوشیدیم و رفتیم تو حیاط با یک چتر.شر شر بارون میبارید رو چتر و صدای گوشنوازی ایجاد میکرد.عالی بود!یکمی قدم زدیم و با قطره های بارون بازی کردیم و بعد هم برگشتیم تو و خودمون رو گرم کردیم.بعد هم نشستیم و با هم بازی کردیم.اینم عکسا:

بعد هم رو پله ها نشستیم و برات قصه های ترسناک تعریف کردم.دور و بر رو مرتب کردیم و حاضر شدیم و راه افتادیم بریم خونه مون تا لباس هامون رو عوض کنیم و یه سری چیزا برداریم و بریم خونه شما .مهمونی شما امروز بود.تو راه هم نگه داشتیم و با این موش موشک ها عکس انداختیم.

کف خیابون رو نگاه کنید خیسه از بارون

بعد هم رسیدیم خونه شما لباسامون رو عوض کردیم و با هم بازی کردیم .رهام و مامانش هم رسیدند.ناهار چلو کباب و گوجه خوردیم.بعد هم خوابیدیم نیم ساعتی و بعد هم دسته جمعی عکس گرفتیم و تو گروه وایبر فرستادیم.بعد از خوردن تنقلات و صحبت کردن حاضر شدیم و برگشتیم خونه.

رهام در حال تماشای اکواریوم

پ.ن

مرضیه جون و رهام فردا بر میگردن تهران

پسندها (2)

نظرات (2)

kosar
25 فروردین 94 17:06
سلام خاله جونم.چه وب نازی دارید.!!! وکوشولوتونم به خودم رفته چون هم سفیده وهم نازه وبانمک. اگه به وب من سربزنید خوشحال میشوم .ازتون کلی سپاس گزارم.
نیلوفر
پاسخ
مرسی عزیزم حتما سر میزنم.راستی من خاله نیستم من 11 سالمه و دخترعمه کیمیام.
محمدحيدرپور-عصمت اكبري
26 فروردین 94 13:32
سلام خداببخشه كيمياجونو ماشاالله دخمل نانازيه خوشحال ميشم به وبلاگ دخمل منم سربزنين باباي سارا
نیلوفر
پاسخ
چشم حتما
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هلو می باشد