کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره

هلو

دوشنبه 21 اردیبهشت

1394/2/28 17:17
نویسنده : نیلوفر
147 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز بابات کلید ویلامون رو گرفته بود که با یکی از دوستانش بره اونجا و امشب هم اومده پسش بده و تو رو هم با خودش اورده خونمون.ساعت 9 و نیم بود که اومدین.

نمیدونم چرا ولی عاشق اینی که تو اتاق من فضولی کنی و اینبار هم اولین کاری که کردی همین بود.

اینجا هم مشغول کند و کاو درون کشو هستی

خلاصه برام کلی شیرین زبونی کردی و باهات بازی کردم.ماشالله خیلی عاقل هستی و بازی هات هم عاقلانه اس.

بعد از بازی شام خوردیم و بعد از غذا هم کلی ابلیمو خوردی.(تا دیدی من یه ذره رو غذام ریختم کل شیشه رو خالی کردی)

این هم ماسک دست ساز خودمزیبا

یه ذره دیگه باهم بازی کردیم و بعد هم رفتین و قرار شد یه روز دیگه عصر بیای خونمون و یه دل سیر باهام بازی کنی البته بعد از امتحاناتم.

 

پسندها (1)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

ĸoѕαr
29 اردیبهشت 94 16:28
سلام خاله دیدی چی شد>>>> بیایید وبمو بخونید تا بفهمید چی شده رمز هم1390 هست.
مامان آنيتا
29 اردیبهشت 94 16:45
سلام عزيزم مطلب گذاشتم نظر يادت نره
نیلوفر
پاسخ
حتما خاله
خرید شارژ ایرانسل
12 مرداد 94 16:02
سلام وبلاگ خوبی داری به ما هم سربزن
نیلوفر
پاسخ
حتما
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هلو می باشد