کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره

هلو

25 اردیبهشت ...یک روز مثل بهشت

امروز من ازمون تیزهوشان داشتم.الان کلاس ششمم و برای ورودی هفتم بود این ازمون.البته من هدف اصلیم مدرسه نمونه دولتی هست و تیزهوشان رو فقط برای محک زدن خودم  شرکت کردم.خلاصه بعد از ازمون رفتیم ویلامون و کمی بعد هم مامانی و عمه طیبه و اما شما اومدید.امروز هوا عااااااااااااالیه افتابی و نسیم هم می وزه.مامانی ناهار یک اش خوشمزه پخت.کلا مامانی در پختن اش خبره اس. بعد از غذا با هم بازی کردیم تو حیاط و کنار گلا عکس گرفتیم ولی یکذره گرم شد هوا. یکی از گلای باغچه بعد باهم رفتیم روی تخت دراز کشیدیم و پو بازی کردیم.وبعد از اون من خوابم برد و یک خواب دلچسب کردم.وقتی بیدار شدم باز هم با هم بازی کردیم.و خواستیم توت ...
29 ارديبهشت 1394

دوشنبه 21 اردیبهشت

دیروز بابات کلید ویلامون رو گرفته بود که با یکی از دوستانش بره اونجا و امشب هم اومده پسش بده و تو رو هم با خودش اورده خونمون.ساعت 9 و نیم بود که اومدین. نمیدونم چرا ولی عاشق اینی که تو اتاق من فضولی کنی و اینبار هم اولین کاری که کردی همین بود. اینجا هم مشغول کند و کاو درون کشو هستی خلاصه برام کلی شیرین زبونی کردی و باهات بازی کردم.ماشالله خیلی عاقل هستی و بازی هات هم عاقلانه اس. بعد از بازی شام خوردیم و بعد از غذا هم کلی ابلیمو خوردی.(تا دیدی من یه ذره رو غذام ریختم کل شیشه رو خالی کردی) این هم ماسک دست ساز خودم یه ذره دیگه باهم بازی کردیم و بعد هم رفتین و قرار شد یه روز دیگه عصر بیای خونم...
28 ارديبهشت 1394

دختر....

  جهـــــان را بـــدون ناخن های لــــاک زده بدون کفــــش های پاشنـــه بلند بدون النگــــو و بدون گل ســـر تصور کن خــــدا دختـــر را آفـــرید دخــــر جهــــان را برای خـــــدا زیبــــاکرد... . . دختر که باشی باید حواست به درد پای مادرت باشه دختر که باشی ساعت ها برایت مهم میشود تا مبادا قرص پدر را فراموش کنی   دختر که باشی میشوی سنگ صبور مادربزرگت دختر که باشی سینه ات میشود صندوق اسرار برادر به سلامتی همه دخترا   ...
23 ارديبهشت 1394

تست هوش

عمه ملیحه روان شناسه و چند روز پیش تست هوش شمارو گرفت.بر اساس نقاشی.یعنی تو باید یک ادم نقاشی میکردی و بر اساس اون ادم ضریب هوشیت مشخص میشد. 55 مورد هم بود که بچه های 6 ساله باید فقط 18 مورد رو توی نقاشی رعایت کنند .شما الان داره 6 سالت میشه و باید 18 موردش رو رعایت میکردی ولی 48 تا رو رعایت کردی !و ضریب هوشیت شد 216. و عقلت هم اندازه ی یک بچه 13 ساله میکشه  یعنی 7 سال بیشتر! خب معلومه دیگه دختر دایی منی و بایدم با هوش باشی اینم اون نقاشی: اسم خودتم پایینش نوشتی در صورتی که هنوز مدرسه نمیری.افرین به دختر دایی زرنگ و با هوشم ضریب هوشی بالای 130:تیز هوش بالای 170:فوق تیز هوش و شما یه چیزی بالاتر ا...
15 ارديبهشت 1394

روز پدر مبارک

سلام عسلم امروز روز پدره و ما هم به همین علت اومدیم خونه مامانی تابه بابایی تبریک بگیم و یک کادوی ناقابلم تقدیم کنیم. موقع خرید هدیه مامانی به ما زنگ زد گفت گوشی رو بده به مامانت حالا مامانم هم داشت پول رو حساب میکرد هر چی میگفتم مامانم دستش بنده(نمیخواستم از الان بفمهمه چیزی خریدیم)مامانی فکر کرده بود مامانم مریضه و نگران شده بود و اصرار داشت که گوشی رو بدم بهش.خخخخ هوا اینروزا فوق العاده گرمه و عین سونا میمونه.وقتی میری بیرون سرخ میشی از گرما اما واسه تو فرقی نداره هوا چطوره و در هر اب و هوایی بازی و ورزش و تحرکت به پاست اینا هم ژست های هنری کیمیا: کیمیا و گلدون یهویی اینجا مثلا غنچه شدی...
15 ارديبهشت 1394

مرد باس...

  مرد باس اینجوری باشه   مرد باس اینجوری باشه   مرد باس اینجوری باشه   مرد باس اینجوری باشه   مرد باس اینجوری باشه   مرد باس اینجوری باشه   مرد باس اینجوری باشه   مرد باس اینجوری باشه   مرد باس اینجوری باشه   مرد باس اینجوری باشه   مرد باس اینجوری باشه   مرد باس اینجوری باشه   مرد باس اینجوری باشه   مرد باس اینجوری باشه   مرد باس اینجوری باشه &nbs...
14 ارديبهشت 1394

22 فروردین

کیمیا جونم خواستم خاطره امروز رو بنویسم که اومدیم ویلای ما.واسه ناهار مامانی یک اش رشته خوشمزه پخت که انگشتامونم  خوردیم.بعد از ناهار من و شما حباب بازی کردیم. کیمیا و یک حباب بزرگ-گوشه پایین سمت راست- ساعتای 3 بود .رفته بودیم تو حیاط بازی میکردیم که دیدیم باد داره می وزه.رفته رفته باد شدیدتر شد.ماهم رفتیم تو.بعد باد به قدری شدید شد که تمام کفشا و دمپایی ها رو پرت کرد اون ور بالکن و بارون هم باریدن گرفت. بعد شروع کردیم به نقاشی کشیدن و شما مثل همیشه اثار ارزشمندی رو به جا گذاشتی.قربونت برم که نقاشیت کم کم داره میرسه به من دختر دایی هنرمندم . خلاصه شب حاضر شدیم و رفتیم بیرون پیتزا خوردیم و...
14 ارديبهشت 1394

روز مادر مبارک

زیباترین واژه بر لبان آدمی واژه “مادر” است   زیباترین خطاب “مادر جان” است “مادر” واژه ایست سرشار از امید و عشق واژه ای شیرین و مهربان که از ژرفای جان بر می آید روزت مبارک مادر . . .   میلاد فر زن هستی ساز و نظم ده و مهر گستر است ، سـرچشمه محبت و الطاف داور است بهر صفا و لطف خدا به یاد می آورم لحظه های فراز را که : صدای او اعتبارم می بخشید و لحظه های نشیب را که اعتمادم به یاد می آورم افرای افراشته ای را ، به یاد می آورم مادرم را . . .   هر زنی دو مرد را دوست دارد ! یکی ساخته تخیلات اوست ، و دیگری هنوز به دنیا نیا...
31 فروردين 1394

21 فروردین

عزیزم ما همه امشب به مناسبت روز مادر که فردا هست اومدیم خونه ی مامانی.یک جعبه شیرینی خوشمزه هم گرفتیم و همراه پول تقدیم مامانی کردیم.یک نمونه کامل زحمتکش یک مامان مهربون .و عمه طیبه هم به مامانی پول و سکه دادند و اما شما 2 تا ظرف کریستال قشنگ به سلیقه ی شما با کاغذ کادوی باب اسفنجی. عمه طیبه هم که تازه از شمال برگشته بودند یک سوغاتی خوشگل به شما یک باربی خوشگل و به من هم یک دفتر چه یادداشت کیتی و یک گردنبند داد.انشا الله به شادی استفاده بشن. این هم شما در حال شیرینی خوردن و بازی این هم اون باربی که عمه طیبه داد ...
31 فروردين 1394
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هلو می باشد